روزهای من...

Saturday, November 24, 2007

چیزهای کوچک

من آدم چیزهای کوچک هستم ، یعنی برای خوشحال کردن یا ناراحت شدنم لازم نیست اتفاقات خیلی بزرگ یا مهمی بیافته

Tuesday, November 06, 2007

پیش از آن که به تنهایی خود پناه برم
از دیگران شکوه آغاز می کنم
فریاد میکشم که
"ترکم گفته اند"
چرا از خود نمی پرسم
کسی را دارم
که احساسم را
اندیشه و رویایم را
زندگی ام را
با او قسمت کنم؟/
آغاز جداسری
شاید
از دیگران
نبود

Friday, November 02, 2007

از همه جا

دیروز پسرک همیشه ساکت خانواده از همیشه ساکت تربود اما اینبار فقط سکوت نبود که غمم همراهش بود،خیلی دلم میخواست میتونستم یه چیزی بهش بگم که حال و هواش رو عوض کنه اما اون با همه فرق داره اونقدر پاکه اونقدر نجیبه و معصوم که بعضی وقتا فکر میکنم اصلا توی یه عالم دیگه زندگی میکنه شاید اگه اینهمه خوب نبود جسارت بیشتری داشت و ....ا
یادمه خیلی وقت پیش از ازدواج یه جایی خوندم که کسی را برای زندگی انتخاب کنید که از مصاحبت و گفتگو با اون شخص لذت ببرید چراکه در روزگار پیری این مهمترین چیز خواهد بود . حالا من میخوام این توصیه رو اصلاح کنم و بگم نه فقط در روزگار پیری که در کل زندگی که اگر غیر از این باشه مثل اینه که دو نفر فقط شریک جنسی هم باشند برای تولید نسل. حالا خیلی سعی نکنید که سر در بیارید از این که این مشکل کی هست که سخت مایه آبروریزیه وتف سر بالا. ا